چگونه علاقمند به ستاره شناسی شدم

کنجاوی از ویژگیهای بچه هاست. من اما کمی بیشتر تلاش می کردم تا آموخته هایم را افزایش بدهم.  داستان فرهاد کنجاو هم بهترین الگویم بود. این داستان در کتاب علوم دوم دبستان بود. معلم کلاس اول و دوم دبستان من آقای حجت اله میرهاشمی  بودند. وقتی کلاس دوم بودم یک روز ایشان راجع به حرکت زمین به دور خودش و حرکت زمین به دور خورشید صحبت می کردند. موضوع جالبی بود. تقریبا همه مطالبی که گفتند را یادم هست. حتی صحنه ای که دور خوش می چرخید تا حرکت وضعی زمین را نشان بدهد هنوز توی ذهنم هست.  نخستین جرقه های علاقمندی من به نجوم مربوط به همان مطالب است. آن روزها بچه ها اطلاعات عمومی کمتری نسبت به حالا داشتند. آقای میرهاشمی گفتند مدار زمین به دور خورشید به شکل بیضی است. اما بچه ها تصوری از بیضی نداشتند. برای همین گفتند که تخم مرغی شکل است. من دقت بیشتری داشتم. شکل تخم مرغ با بیضی متفاوت است و یک سر تخم مرغ باریکتر. تلاش می کردم وجود فصلها را باشکل تخم مرغی در ذهن کودکانه خودم توجیه کنم. ولی نمی شد. گرچه از همان سال دوم دبستان شروع کردم به خواندن کتاب غیر درسی ، اما کتاب نجومی در دسترس من نبود. کلاس پنجم دوبار مطالبی راجع به سیاره ها و خورشید در کتاب علوم بود. آقای بهرامی معلم کلاس پنجم آنها را به خوبی درس دادند. احساس می کردم به این مطالب بیشتر از سایر موضوعاتی که خوانده ام علاقمندم. کم کم مسیر زندگیم را به سوی نجوم  هدایت کردم. پاسخ پرسش دلیل پیدایش فصل ها را هم در سال دوم دبیرستان در کتاب در مورد ستارگان نوشته یا ترجمه شخصی با نام خانوادگی  یعقوب پیدا کردم. در آن زمان دیگر تقریبا مسیر تحصیلاتم  یا شاید زندگیم را کاملا مشخص کرده بودم.
برچسب‌ها: ستاره شناسی

درگذشت استیون هاوکینگ...