اینگونه بود که با کتابخوانی آشنا شدم. گرچه در ذهنم پرسشهای فراوانی داشتم، ولی کتابها با موضوعات مناسب در دسترسم نبود. در کتابخانه مدرسه هم تنوع چندانی نبود. بیشتر داستان بود، مخصوصا داستانهای مذهبی و کتابهای مذهبی. اما کتاب علمی نبود تا بتواند جوابگوی پرسشهای من و هم دوره ای هایم باشد. با این وجود همیشه عضو فعال کتابخانه مدرسه بودم. بیشتر از دیگر همکلاسی هایم کتاب می خواندم. وقتی به دبیرستان رفتم، در سال دوم دبیرستان استقرار رشته ها طوری تغییر کرد که من وارد دبیرستانی شدم که کتابهای کتابخانه دبیرستان قدیمی فاضل در آن بود. نام فاضل، نام قدیمی ترین دبیرستان منطقه ما بود. در بین کتابهای آن کتابخانه ظاهرا مجموعه ای از 97 جلد کتاب بوده است که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در ابتدای تاسیس، آن کتابها را به تعدادی کتابخانه در سراسر کشور اهدا کرده بود. در صفحه اول هر کتاب مُهری زده شده بود و با این نوشتار: "این کتاب به همراه 96 جلد کتاب دیگر از طرف کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به کتابخانه دبیرستان فاضل اهدا گردید". تقریبا تمام کتابهای علمی که از کتابخانه تحویل می گرفتم از همان مجموعه بود. حدود 15 کتاب علمی و مرتبط با علوم پایه و مخصوصا ستاره شناسی در کتابخانه پیدا کردم. تمام آن کتابها را گرفتم و خواندم. تا جایی که یادم هست، تمام آن کتابها نو مانده بود. مشخص بود کسی آنها را باز نکرده است. کارت مخصوص تحویل گیرندگان کتابها هم خالی و تمیز بود. تا آن زمان من نخستین کسی بودم که آن کتابها را تحویل می گرفت و می خواند. پس از آن هم شاید کس دیگری آنها را نخوانده باشد. بخش زیادی از دانش پایه من در باره ستاره شناسی از لابلای همان کتابها است. امروزه اما دیگر اشتیاق چندانی برای کتابخوانی در بین کودکان و نوجوانان نمی بینم.
برچسب : نویسنده : irajsafaei بازدید : 166